-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 فروردین 1384 15:28
هر وقت با انسانی تازه آشنا می شوم شعری تازه دارم و می دانم که کلاهی دیگر بر سرم رفته است ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 8 فروردین 1384 16:54
دوستدار شما
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 6 فروردین 1384 16:42
* زیباترین قول تو این است که هرگز باز نخواهی آمد * رسم زندگی این است ... یک روز کسی را دوست داری و روز بعد تنهایی به همین سادگی !! او رفته است و همه چیز تمام شده است مثل یک مهمانی که به آخر می رسد و تو به حال خود رها می شوی ... چرا غمگینی ؟ این رسم زندگیست تو نمی توانی آنرا تغییر دهی پس تنها آوازی بخوان ! این تنها...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 2 فروردین 1384 03:47
Tum ko Khushi mile , Tum ko Chahat mile Tumhain saare jahan ki Mohabbat mile Jahan main sab se hon acche Tumhare Naseeb Koi dukh kabhi bhi na aaye Tumhare Qareeb Alway's Remember Me In Ur Prayers
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 فروردین 1384 00:39
زمستان در کوچه های زندگیش لانه کرده بود . این را از چهره رنگ پریده و نگاه سردش می شد خواند، برق امید در چشمانش رفته رفته به خاموشی می گرایید. اما... اکسیری از شور و عشق ، قطره قطره در شریا نهایش جاری شد. گونه هایش دوباره سرخی گرفتند . شوق در نگاهش جوانه زد. خورشید امید در چشمانش درخشیدن گرفت . حالا... در کوچه های...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 23 اسفند 1383 18:25
DREAMS ~DREAMS~ Your dreams can be your future Do you think this could be true My heart speaks in my dreams And tells me what to do Asleep so peacefully late at night Feeling safe and warm in my bed Dreams flying all about Deep inside my head There is a conversation Coming from my heart Putting my dreams together...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 اسفند 1383 22:46
*.*.*.*.*.* چقر کلمه عشق برایم غریب شده است کلمه ای که امروزه شده بازیچه ی لبهای دخترک ها و پسرک هایی که برای رسیدن به خواسته های غیر انسانی خود از ان استفاده می کنند . عشق ! هر چه فکر می کنم نمی دانم مفهوم این کلمه چیست . یعنی واقعا عشق همان کلمه ای است که انها ازش استفاده می کنند . بهتر است سری به کذشته ها و به عشق...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 8 اسفند 1383 23:26
Love Yourself Recognize your gifts and unique talents and put them to good use. Love Yourself Dream of what you can become, but accept and value the person you are now. Love Yourself Acknowledge your flaws, but don't underestimate yourself because of them. Love Yourself Reach for the impossible and do the best job you...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 27 بهمن 1383 12:13
اول همه والنتاین رو به تمام عاشقان دنیا و مخصوصا عاشقهای پاک و با صفای ایرانی تبریک می گم و امیدوارم که هر جا که هستید در کنار او و سر روی شانه های او گذاشته و از لحظه لحظه زندگی نهایت لذت را ببرید این لینک هم تقدیم به تمام عاشقان خدا کنه که هیچ کسی در هیچ شرایطی چنین نفرینی در حق عزیزش نکنه (آمین) (( نفرین )) الهی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 26 بهمن 1383 12:40
شبها که سکوت است وسکوت است وسیاهی آوای تو می خواندم از لا یتناهی آوای تو می آردم از شوق به پرواز شبها که سکوت است و سکوت است وسیاهی امواج نوای تو به من می رسد از دور دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی وین شعله که با هر نفسم می جهد از جان خوش میدهد از گرمی این شوق گواهی دیدار تو گر صبح ازل هم دهدم دست من سرخوشم از لذت این...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 25 بهمن 1383 23:51
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 23 بهمن 1383 18:47
HAPPY VALENTINE برای دوست داشتن دو قلب لازم است قلبی که دوست بدارد و قلبی که دوستش بدارند قلبی که هدیه کند و قلبی که بپذیرد قلبی برای تو و قلبی برای آن کسی که خود را در آغوش او آرام بیابی در شرایط سخت همواره در کنار او باشید و او را تنها نگذارید زیرا در این شرایط هست که دوست به شما نیاز دارد اگر کسی را دوست داری او را...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 بهمن 1383 17:14
حقیقت: ـ والله زیاد نشنیدم صداقت: ـ اگه باشه خوبه رفاقت: ـ آی گفتی... اعتراف: ـ شاید یه بها دروغ: ـ شده مثل نفس کشیدن اختیار: ـ خیلی مهمه گیر سه پیچ: ـ سنگ مفت٬ گنجشک مفت انتظار: ـ مرگ وزندگی سکوت: ...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 بهمن 1383 09:56
دو خط موازی ما به هم نمی رسیم آخر بازی همینه آخر عشق دوتا خط موازی همینه دو خط موازی زائیده شدند . پسرکی در کلاس درس آنها را روی کاغذ کشید . آن وقت دو خط موازی چشمشان به هم افتاد . و در همان یک نگاه قلبشان تپید . و مهر یکدیگر را در سینه جای دادند . خط اولی گفت : ما میتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم . و خط دومی از هیجان...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 بهمن 1383 12:42
تنها ماندم ... تنها ماندم ... تنها با دل بر جا ماندم چون آهی بر لبها ماندم راز خود را به کس نگفتم مهرت را به دل نهفتم با یادت شبی که خفتم چون غنچه سحر شکفتم دل من ز غمت فغان بر آرد دل تو ز دلم خبر ندارد پس از این مخورم فریب چشمت شرر نگهت اگر گذارد وصلت را ، ز خدا خواهم از تو لطف و صفا خواهم کز مهرت ، بنوازی جانم عمر...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 بهمن 1383 22:33
بدون تو چه پروازی چه احساسی چه آوازی تویی که از صدای من شراب کهنه می سازی بیا خوبم که می دانم در این بازی نمی بازی ! نیازُ تو خودم کشتم که هرگز تا نشه پشتم زدم بر چهره ام سیلی که هرگز وا نشه مشتم من آن خنجر به پهلویم که دردم را نمیگویم به زیر ضربه های غم نیفتد خم به ابرویــــــــم مرا اینگونه گر خواهی دلت را آشیانم کن...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 بهمن 1383 15:58
گفتگو با خدا . . . خواب دیدیم در خواب با خدا گفتگویی داشتم خدا گفت: پس می خواهی با من گفتگو کنی ؟ گفتم: اگر وقت داشته باشید. خدا لبخندی زد گفت وقت من ابدی است . چه سوالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی ؟ چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند؟ خدا پاسخ داد . . . اینکه آنان از بودن در دوران کودکی...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 دی 1383 17:28
دی: دی را از شکوفه ها بپرس از انجماد لاله های نشسته در غربت . . .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 22 آذر 1383 11:56
بکوش عظمت در نگاه تو باشد نه هر انچه به ان می نگری
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 آذر 1383 20:22
و من از ان روز می ترسم که دوست داشتن را مثل مسواک زدن بچه ها به من و تو تذکر بدهند . . .
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 مهر 1383 13:11
سلا خی می گریست به قناری کوچکی دل باخته بود . . .
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 شهریور 1383 17:04
هی فلانی زندگی شاید همین باشد یک فریب ساده وکوچک آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را جز برای او و جز با او نمی خواهی من گمانم زندگی باید همین باشد . . .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 1 شهریور 1383 16:20
دریا کنار . . . دریا کنار ، سرزمین شعرهاعشق ها وگریه هاست دریا ارامش دهنده عشق های سوزان است دریا را دوست دارم به خاطر عصیانش،به خاطر وحشیگریهایش،به خاطر نعرهایش . من هرگاه احتیاج به تسکین روحی دارم هرگاه می خواهم به خودم تسلط پیدا کنم ، به دریا کنار می روم . آنگاه احساس می کنم که دریا به جای من دیوانگی می کند به جای...
-
در آغاز راهم . . .
شنبه 31 مرداد 1383 19:52
در آغاز راهم ، می خواهم زندگیم را به کلی دگرگون سازم شاید دیر زمانی بپاید ، شاید غمگین شوم ، شاید خطر در کمین باشد ، و رنج هایم هردم فزونتر گردند . ولی با همهء این ها ، یقین دارم موفق خواهم شد . . . چرا که تو با منی ، حامی من در لحظات خوشی ، و نا خوشی واین چه دلگرم کننده است . . .
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 31 مرداد 1383 00:07
به نام انکه پروانه حیران اوست می توان با یک گلیم کهنه هم روز را شب و شب را روز کرد می توان با هیچ ساخت می توان صد بار هم مهربانی را،خدا را،عشق را با لبی خندان تر از یک شاخه گل تقسیم کرد می توان بی رنگ بود همچو اب چشمه ای پاک و زلال می توان در فکر باغ و دشت بود عاشق گلگشت بود می توان این جمله را در دفتر نوشت : خوبی از...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 مرداد 1383 11:49
هر فریادی وقتی نشست از سکوت ساده تر میشود . . .
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 21 مرداد 1383 19:24
زندگی . . . (زندگی کنونی ما فریاد زیر اب ی بیش نیست) راستی مگر زندگی چیست؟چرا ما انقدر دنبال تخیلات پوچ خود پرسه میزنیم . زندگی همان چیزی که تا داریم یک لحظه هم درباره اش فکر نمی کنیم ، یک لحظه هم نمی خواهیم بدانیم برای چه زنده ایم، چه باید بکنیم ،مقصود چیست ، هدف کدام است ، مگر این نفس کشیدن راه رفتن و خوردن و...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 تیر 1383 13:01
دو خط موازی . . . دو خط موازی زاییده شدند . پسرکی در کلاس درس انها را روی کاغذ کشید . ان وقت دو خط موازی چشمشان به هم افتاد و در همان یک نگاه قلبشان تپید و مهر یکدگر را در سینه جای دادند. خط اول نگاهی پر معنا به خط دومی کرد و گفت: ما می توانیم زندگی خوبی داشته باشیم . . . خط دومی از هیجان لرزید . خط اولی . . . و خانه...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 13 اردیبهشت 1383 16:04
واقعا مرگ زیبا نیست؟ همگی به یکرنگ زیر خاک می شویم، خستگی معنا ندارد، نه زیبای و نه یکرنگی و نه تنهای و نه زشتی همه به یکرنگ می شوند، تبعیض معنا ندارد . . . آیا این چنین نیست؟
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 اسفند 1382 01:20
سلام به همه دوستان منتظر ادامه خاطره من باشید مطمئن هستم اگه با سلیقه و خوش ذوق باشید خوشتان می اید به امید رسیدن به تمام ارزوه هایتان موفق باشید .