فریاد زیر آب

خاطرات خیس

فریاد زیر آب

خاطرات خیس

آدم‌های اول صبح را دوست دارم!

همان‌ها که با لباسِ گرمکن و با نانِ سنگکِ داغ و تازه‌یِ تویِ دست‌شان، با خستگیِ دل‌چسبِ بعدِ ورزشِ صبحگاهی، به خانه بر می‌گردند!
دو نفره‌هایی که با چشم‌هایِ پف کرده، از بی‌خوابی‌هایِ دیشب‌شان می‌گویند، آنهایی که اول صبح آنقدر انرژی دارند که ساعتها درباره ی آینده حرف می زنند، دونفر را دیدم که با لذت بستنی شکلاتیِ برجی لیس می زدند، آنقدر که حالشان خوب بود و از همه بهتر کسی بود که از کنارم گذشت تنهای تنها بود و به طرز  شعف انگیز و زیبایی لب و چشم هایش با هم می خندید.. به گمانم اول صبح، از "او" که باید صبح بخیرش را شنیده بود

ﺑﻪ ﮔﻨﺪ ﻧﮑﺸﯿﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ !

ﺑﻪ ﮔﻨﺪ ﻧﮑﺸﯿﺪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍ !

ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻨﻮﺯ ...

ﺗﮑﻠﯿﻔﺘﺎﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ...

ﺑﺎ ﺩﻟﺘﺎﻥ ﻫﻢ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ !

ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﺪ ﺍﮔﺮ ...

ﺣﺮﻣﺖ ﻧﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ !

ﺑﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﺪ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪ ...

ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﻟﺘﺎﻥ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﺪ !

ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ ﻋﺰﯾﺰ ﻣﻦ ...

ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺍﮔﺮ ﺁﻭﺭﺩﯼ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﺍ

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ ...

ﮐﻪ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺖ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺖ !

ﻓﮑﺮﺕ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﯼ ﻣﻌﺸﻮﻗﻪ ﺍﯼ ﭘﺮﺳﻪ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﺪ !

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﮔﺎﻫﯽ ...

ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ...

ﺗﻤﺎﻡِ ﭼﯿﺰﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ !

ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻨﺶ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺮﮒ !!!

ﯾﻌﻨﯽ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ...

ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ !

ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ﭘﺎﯼ ﺁﻏﻮﺵ ﯾﮏ ﻋﺸﻖ

ﻫﻨﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ !

ﺍﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﯽ ﺩﻧﯿﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﺎﻥِ ﺑﺎﺯﻭﺍﻥِ ﻣﺮﺩﯼ ...

ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺧﺘﯽ ﺗﻤﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺑﺎﻧﻮﯾﯽ ...

ﻫﻨﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ !

ﺑﻪ ﮔﻨﺪ ﻧﮑﺸﯿﺪ ...

ﺑﺎﻭﺭِ ﺍﯾﻨﮑﻪ ...

ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ...

ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭﺩﯾﻮﺍﺭﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ !

ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ

ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ

ﻣﯿﺎﻥِ ﺭﺍﻩ

ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻩِ ﺍﻭ ﺁﺷﻨﺎ ﻧﯿﺴﺖ ...

ﺟـــــــــــــــــﺰ ﺗـــــﻮ ..

شک ، تهمت . . .

بر مستی من حد سزاوار زدند 
با شک و یقین تهمت بسیار زدند

حلاج شدم ولی به کفرم سوگند
دلتنگ تو بودم که مرا دار زدند

برایم دعا کن !


برایم دعا کن !
چشمان تو گل آفتابگردانند !
به هر کجا که نگاه کنی ،
خدا آنجاست !
هزارمین سیگارم را روشن می کنم ....
پس چرا سکته نمی کنم ؟
نمی دانم ....

مثل مــــ♥ــادر


هرانسانى عطر خاصى دارد

گاهى،برخى عجیب بوى خدا میدهند مثل..
مادر

قتل احساس


بی رحمانه ترین خیـانت این است که وارد زنـــــــــــــــــــــــدگی  کسی شوی  !

وابســــــــــــــــته اش کنی ! 
و بعد از مدتی آنقـدر زندگیش را خـالی کنی که یک عمر با خاطراتت بمیرد ...!! 
هیچ چیز بدتر از قتل احسـاس نیست ... 

بدنام

آدم های سرزمین من...........................

اسم ×شهوت× خود را گذاشتند ×صیغه×

و ×نامحرم× را ساعتی ×محرم× کردند

تا به نام ×دین× دلی از شهوت خود درآورند!

تنتـ را به کسی نسپار بانوی من...

به بهانه ×عشق× لمست میکنن

به بهانه ماندن ×عریانت× میکنن

و به بهانه ××فاحشگی×× ترکت میکنن...

پرواز دلت را حس خواهی کرد ...

چشمهایت را ببند ،

در دلت با خدا سخن بگو ، 

به همان زبان ساده ی خودت سخن بگو ؛ 

هرچه میخواهی بگو ،

 او میشنود... 

شاید بخواهی تورا ببخشد ،

یا آرزویی داری ، 

شاید دعایی برای یک عزیز و یا شکرش ،

بگو میشنود . . .
این لحظه ی زیبا را برای خودت تکرار کن ؛
                               پرواز دلت را حس خواهی کرد ...


و بر آمد بهاری دیگر

و بر آمد بهاری دیگر
مست و زیبا و فریبا ، چون دوست
سبدی پیدا کن ،
پر کن از سوسن و سنبل که نکوست
همره باد بهاری بفرست :
پیک نوروزی و شادی بر دوست!
.

برای زیارت خدا لازم نیست....

برای زیارت خدا لازم نیست


به مساجد، زیارتگاهها وسرزمین وحی برویم


خدا را می توان درشادکردن چشمان گریان کودکی فقیر


درخیابان وهر جای دیگری زیارت کرد

قتــــــــــــل احســـــــــــــاس

بـی رحــــــــــمانه ترین خیـانت این است که 

وارد زندگــــــــــی کسی شوی 

! وابســــــــــته اش کنی ! 

و بعد از مدتی آنقدر زندگیــــــــــش را خالی کنی که یک عمـر با خاطراتت بمیرد 

هیچ چیز بدتر از قتــــــــــــل احســـــــــــــاس نیست

محکم ترین برهان عشق ، اعتماد است

وقتی دو قلب برای یکدیگر بتپد


  هیچ فاصله ای دور نیست


هیچ زمانی زیاد نیست


و هیچ عشق دیگری نمی تواند آن دو را از هم دور کند


محکم ترین برهان عشق ، اعتماد است 

روییدن ت حرام است

در جایی که  با تبر می زنند, سایه ها را

همان;;

دانه بمان,

روییدن ت حرام است .....






خوب باش...

خوب باش...

آنقدر خوب باش

که بزرگترین تنبیهت برای دیگران

گرفتن خودت از آنها باشد...!!

تظاهر

برای هرزگی، هزار راه هست

اما هیچ کدام بـه اندازه تظاهر به ، پاکدامنی

کـثیـف نـیـست . . . !

به خاطر " هیچ کس "

به خاطر " هیچ کس "

دست از " ارزشهایت " نکش

]چون ... زمانی که آن فرد از تو دست بکشد

تو می مانی و یک " منِ " بی ارزش ...!

فقط شلوغش میکنند

نه عاشق بوده اند...نه عاشق میشوند...

فقط شلوغش میکنند....

گنجشک هایی که یک عمر از این شاخه به آن شاخه پریدن عادتشان است

دست

کاش به جای اینکه دستی بالای دست بود ، دستی توی دست بود

این لینک هم تقدیم به تمام عاشقان

 
این لینک هم تقدیم به تمام عاشقان
 
خدا کنه که هیچ کسی در هیچ شرایطی چنین نفرینی در حق عزیزش نکنه (آمین) 

(( نفرین ))

الهی سقف آرزوت خراب بشه روی  سرت

بیای ببینی که همه حلقه زدن دور و برت

الهی که روز وصال طوفان شه از سمت شمال

هیچ از اون روز نمونه به  جز گلهای پرپرت

قسم می خوردی با منی، قسم می خوردی به خدا

خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش

من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی

بیاد الهی خبرت، بیادالهی خبرش

عمرت الهی کم نشه اما پر از غصه باشه

زجرهائی که به من دادی، بکشی تا آخرش

الهی که یک روز خوش از تو  گلوت پائین نره

رسوای عالمت کنن  اون چشمای در به درت

قسم می خوردی با منی، قسم می خوردی به خدا

خدا الهی بزنه تو کمرت تو کمرش

من اهل نفرین نبودم چه برسه که تو باشی

بیاد الهی خبرت بیادالهی خبرش

می خوام بدونم قد من عاشقته، دوستت داره

اینکه رها کردی منو می ارزه به دردسرش

هر چی بدی کردی به من

الهی اون با تو کنه

ببینی دیگری به جات، رفته شده همسفرش

الهی سقف آرزوت خراب بشه روی سرت

فاحشه

فاحشه کسی هست که در زندگی اش از همخوابی با بزغاله

نگذشته است،

 اما قصد دارد با دختر باکره ازدواج کند !

                                                         

                                                         صادق هدایت