فریاد زیر آب

فریاد زیر آب

خاطرات خیس
فریاد زیر آب

فریاد زیر آب

خاطرات خیس

 

 

 با کوچه آواز رفتن نیست

 فانوس رفاقت روشن نیست

 نترس از هجوم حضورم

 چیزی جز تنهایی با من نیست

 

 وقتی تو نباشی من به  من  مشکوکم

 به هر گل ...  به هر  سایه روشن  مشکوکم

 مشکوکم به اشک کبوتر ... مشکوکم

 به شعله ... به پروانه حتی مشکوکم

 

 ترسم نیست بی تردید از جاده ... از سایه

 تاریک تاریکم ... من از من می ترسم

 من از سایه های شب بی رفیقی

 من از نارفیقانه بودن می ترسم ...

 مشکوکم به اشک کبوتر ... مشکوکم

 مشکوکم به خواب خاکستر ... مشکوکم

 

 با کوچه آواز رفتن نیست

 فانوس رفاقت روشن نیست

 نترس از هجوم حضورم

 چیزی جز تنهایی با من نیست

                               . . . !

نظرات 3 + ارسال نظر
راضیه سه‌شنبه 31 خرداد 1384 ساعت 05:05 ب.ظ

salam.......zibaa va delneshin vali ye chizish adamo aziyat mikone oonam ine ke kheili delgire adam delesh migireeeeeeeeeeee.........

صبا دوشنبه 30 خرداد 1384 ساعت 11:03 ب.ظ http://kouli.blogsky.com


وقتی تو نیستی دیگر از ترس خواب دیدن هم به خواب
نمی روم؛
یا شاید هم می ترسم دزدکی به بالینم بیایی و من خواب باشم...

فوق العاده بود.

عسل دوشنبه 30 خرداد 1384 ساعت 02:29 ب.ظ http://ssevenn.blogsky.com

سلام. بسیار زیبا بود.فقط یه چیزی چرا متن نوشته هات مشکی هستن؟ خونده نمیشه .به امید موفقیت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد